.: نمـــــــــــــکی :.
.: نمـــــــــــــکی :.

.: نمـــــــــــــکی :.

فقط بخندید

بابای غضنفر

به غضنفر گفتند: بابات به رحمت ایزدی پیوست!
 گفت: رحمت ایزدی دیگه کیه؟!……
 گفتند نه. منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت……
گفت: منظورتون را نمی فهمم!!!…..
 گفتند: یعنی اینکه دار فانی را وداع گفت……
گفت:بازم نفهمیدم!……
. گفتند:ای بابا…بابات رخت از این دنیا بربست.بازم نفهمید!……
آخر سر عصبانی شدند و گفتند : ابله…بابای خرت! مرد…….
گفت: خر ما که بابا نداشت!……خودش یکی بود

نظرات 4 + ارسال نظر
هستی دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:30 ب.ظ

بهترین گزینه گور به گور شدن بود بعدشم اخه آدم با عزادار اینجوری حرف میزنه تو که زبونشو میفهمیدی چرا یاری نکردی

خوب چکار میشه کزد
من کلن زبونه شما رو نمیفهمم

هستی دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:41 ب.ظ

تفاهم که نداریم دیگه به هم نمیرسیم

تفاهم دارش میکنم
تو نگرانه اون نباش

هستی سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:00 ق.ظ

نمیشه اسمتم باید بکنی سعید وگرنه تفاهم بی تفاهم

اگه دوش داری تو سعید صدام کن
اینم از این
دیگه حرفی نیست
مبارکه

هستی یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ب.ظ

وای چه رمانتیک سعیدو هستی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد